از صدقهی سر توست، اگر اینروزها معنای عاشقانههای سعدی را وجدان میکنم و سوز آوازهای شجریان را میفهمم: «غم زمانه خورم یا فراق یار کشم؟/ به طاقتی که ندارم، کدام بار کشم؟// نه قوتی که توانم کنارهجستن از او/ نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم.»