- من آدم ِ عدد و رقم و نظم و ترتیبم. امروز، دقیقاً دهسال از روزی که این وبلاگ راه افتاد، میگذرد. در تمام ِ این دهسال، اینجا برای من مثل یک پروندهی نیمهباز، یک وظیفهی «همواره و همیشه» بوده است. مثل سیپییوی کامپیوتر یا موبایل، پروندههای نیمهباز از من انرژی میگیرند. فکر میکنم دهسالگی، وقت خوبی است برای بستن یکپرونده.
- من آدم ِ حرفزدن نیستم. آدم ِ توداری هستم و حرفزدن با آدمها، میترساندم. میترسم مسیر گفتوگو بهجایی برود که مجبور شوم دروغ بگویم، یا از چیزی حرف بزنم که دلم نمیخواهد. در دیدارهای دوبهدو، یک شنوندهی تمامعیارم و در جمعها، حداکثر یک تکهپران. نوشتن، برای من جانشین حرفزدن است. چیزهایی را که باید، بیرون میریزد؛ و مهارش هم در دست خودم میماند.
- چهطور میشود «جمع بین حقّین» کرد؟ مُد این روزها کانال تلگرام است. خوبیاش این است که همهچیزش با یک اشارهی انگشت میآید و میرود؛ و کسی توقع ِ جدیبودن ازش ندارد. مثل وبلاگ، نوشتن -وخواندن-ش اینهمه دنگوفنگ ندارد.
- این وبلاگ همینجا و همینامروز تمام میشود. آرشیو را حفظ میکنم، ولی چیز تازهای به آن اضافه نخواهد شد. حرفی اگر برای گفتن باشد، در کانال تلگرام شاعرمسلک خواهد بود.
- حسنختام هم باشد این؛ بهخاطر خداحافظی غمانگیز و طولانیاش.