I wish I was a heartbeat, that never comes to rest

عجیبند؛ هر دو شان؛ هم فیلم، هم ساوندترک‌ش. هر بار که می‌بینم/می‌شنوم‌ش تا مدت‌ها ذهنم درگیر «ای کاش»هاش می‌شود. درگیر اینکه چقدر هر اتفاق کوچکی می‌تواند یک روند دور و دراز را عوض کند. و چقدر نقش تصمیم‌ها در زندگی‌مان کوچک است.

«بدو لولا، بدو» اما هیچ تضمینی نیست که با دویدن به آنچه می‌خواهی برسی. یا بهتر بگویم: «بدو لولا، بدو» اما مطمئن باش با دویدن، به آنچه می‌خواهی نمی‌رسی.

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 12:36

کیرم دهنت با این نوشته های تخمیت مادر جنده

محیا شنبه 7 دی 1392 ساعت 13:01

این کامنت بالا رو خودتون نوشتین؟

طبعن نه. چرا باید پای مطلب خودم کامنت بذارم؟ و تازه اون هم یه همچین کامنتی!

محیا شنبه 7 دی 1392 ساعت 20:54

چه می دونم والا؟
چرا اینقدر دیر به دیر پست میذارین ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد