سیب سرخ حوا

همیشه وقتی سیب سرخ می‌خریدیم، پدر نهیبمان می‌زد که چرا سیب زرد نگرفته‌ایم؟ می‌گفت سیب قرمز مزه ندارد. سیب زرد را می‌پسندید که از عطرش مست می‌شد.

پدر نمی‌دانست که سیب سرخ پیش از آنکه میوه باشد، نشانه است و بیش از آنکه خوردنی باشد، دیدنی است. نشانه‌ای است برای دیدن و از راه به در شدن. از راهی به در شدن و در راهی دیگر افتادن... شاید هم می‌دانست. می‌دانست و می‌خواست ما ندانیم.

نظرات 6 + ارسال نظر
بابل بوی شنبه 20 بهمن 1386 ساعت 15:25 http://www.sadedel11.blogsky.com/

ا تو زنده ایی !!!!
خدا رو شکر فکر کزدم...

یکی که اول اسمش صادقه یکشنبه 21 بهمن 1386 ساعت 15:52

گفتی سیب سرخ
یادم افتاد عاشق بشم

دکتر دوشنبه 22 بهمن 1386 ساعت 23:33

آفففرین!

م.ب. سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 13:23

من حیض المجموع پست و لینک چسبناکی بود.

کلو سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 13:44

http://www.sodeh.blogfa.com/
لینک بالا ؛ گاهی؛ سوده نگین تاجی است!
شعر مترقیانه ای است از یک زن

گل داوودی پنج‌شنبه 25 بهمن 1386 ساعت 09:46 http://goledavoodi.blogsky.com

سلام!
مدتهاست خواننده وبلاگ بسیار زیباتون هستم. ارشیوتون رو بارها خودندم.. خوندم و لذت بردم... بسیار زیبا و پر مغز مینویسین. بخاطر قلم زیباتون تبریک میگم... البته من توی این مدت واستون کامنت نذاشتم چون به قول دوستی : گاهی باید در برابر زیباییها فقط سکوت کرد و سکوت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد