آدم نمیداند در برابر حرفهای مردان دربارهی زنان و بالعکس چهطور موضع بگیرد. میشود باور کرد که از تجربهی درستی حرف میزنند؟ آنهم وقتی که اظهارنظرهای مردانه و زنانه اینهمه با هم فرق دارد. مثلاً این را ببین: «مهشید که تقصیری نداره. تنها گناهش اینه که دیگه از تو خوشش نمیآد. خب این طبیعیه. اینطور چیزا برای زَنا پیش میآد.» اینطور چیزا؟ پیش میآد؟ به همین سادگی؟ تازه میدانی این دیالوگ را از کجا آوردهام؟ مال هامون داریوش مهرجویی است. که در سینمای ایران به آدمحسابی و متفکر بودن معروف است.
شاید بگویی خب لزوماً هرچه در یک دیالوگ فیلم میآید، نظر مستقل نویسنده یا کارگردان نیست. ولی رفیق! وقتی آقای مهرجویی بهعنوان یک کارگردان درست و درمان در یک فیلم رئال این دیالوگ را میآورد، احتمالاً منظورش این است که مردم اینطوری حرف میزنند -و لابد فکر میکنند.
این قضیه مختص مردان نیست. از آن طرف، بیشتر حرفهای زنان در مورد مردان را هم نمیشود زیاد جدی گرفت. هرچند زنان در داستانها و فیلمهایشان بیشتر به خودشان میپردازند و دنیای زنانه را تصویر میکنند، اما هروقت سراغ مردان میروند، از تجربههایی حرف میزنند که لااقل من -بهعنوان یک مذکر ثابتشده!- هیچوقت حسشان نکردهام.
نتیجهی اخلاقی: در تنظیم روابطت با جنس مخالف، زیاد به ادبیات و سینما اعتماد نکن. قهرمانهای فیلمها -حتی اگر شخصیت کاملاً مثبتی داشته باشند- همیشه راست نمیگویند.
سلام اگه موبایل رایگان میخوای بیا به وبلاگ من متمئن باش که راست میگم برای اولین بار هم که شده به مردم اعتماد کن منتظرا هستم
۱) متن خوبی می توانست باشد ولی ناتمام بود.
۲) جا داشت مثالی هم از آن دسته بزنی.
۳) چرا فقط فیلمها را می گویی؟ به نظرم در این مورد حتی به ادبیات هم نمی شود اعتماد کرد.
چشم آقای نظریه پرداز
نبودم خوب پیشرفت کردیا
ای ول جواد رو که بیرون کردی دیگه چی می خوای
من نمی دانم چرا آدمهای بیماری مثل (م.ب) وقتی می توانند رو در رو با آدم حرف بزنند چرا اینتقدر لفظ قلم و آن هم اینجا سخن پراکنی می کنند؟
آقا یا خانوم م.ب هامون رو دیدی؟ پس کارگردانش کیه؟
راهنمایی: اسمش تو متن اومده اونم با رنگ نارنجی!
چشمک
با نتیجه گیری ات موافقم اما به نظرم درست تر است که به هیچ گونه «کلی گویی» اعتماد نکنیم. آدم ها متفاوتند و هیچ گاه نمی شود برای گروهی به بزرگی جمعیت همه ی زنان یا مردان دنیا حکم صادر کرد. جمع های مردانه را نمی دانم اما در جمع های زنانه یا بهتر است بگویم دخترآنه ای که شرکت کرده ام، بعضی ها برای اینکه خودشان را به اصطلاح «با تجربه» جا بزنند، از این نوع «کلی گویی» ها می کنند.
چشم
سلام
ساعت حافظه ام امروز را به نام تو کوک کرده بود !
آمدم بگویم تولدت حداقل برای خودت مبارک!
قبول.تولدتم مبارک.