عاقبت

می‌ترسم از عاقبتم
داری شاعرم می‌کنی
نظرات 8 + ارسال نظر
م.ب. دوشنبه 27 فروردین 1386 ساعت 10:02

همین که طبعت روان شود بسیار جای شکر دارد.
باقیش حاشیه است.

هوالمعشوق دوشنبه 27 فروردین 1386 ساعت 13:14 http://mamalkhabar.blogfa.com

شاعر فقط حافظ بود و بس...
اما باشد...
تو هم حافظ باش...

مهرآوه دوشنبه 27 فروردین 1386 ساعت 13:27

ای بابا ...از شاعر شدن می ترسی؟؟!

مژگانبانو دوشنبه 27 فروردین 1386 ساعت 13:33

سلام بر جناب چاووشی
زمانی غزلی داشتم با این مقطع: شاعر که باشی اخم هم معنا ندارد... حالا باید در جواب شما گفت: شاعر که باشی ترس هم معنا ندارد! عاقبت شاعر البته حرف دیگری است. زنده باشید.

قوام دوشنبه 27 فروردین 1386 ساعت 16:13

نخیر، از دست رفت .

من دوشنبه 27 فروردین 1386 ساعت 17:55 http://no-edge.blogfa.com

به من بگو
چگونه باورم شود
اگر دوباره بادبادک شوم
سرم به سقف نمی خورد؟!

دکتر سه‌شنبه 28 فروردین 1386 ساعت 02:00

سلام.
اینایی که حواصیل ول‌خرجی‌های اینترنتی‌ محسوب می‌شن جزء فامیلاتونن؟ اگه باحالن چرا پس ما بی‌حالیم؟ اگه بی‌حالن چرا ما باحالیم؟
ولی انگار قصه‌ی دو پادشاه و یک اقلیمه که حالا پست خودت باحال شده. صفاتو عشقه. مرامتو عشقه. جمالتو عشقه. کمالتو عشقه. حله.
چقدر خوبه که ادمیزاد عطسه کنه این همه اقایونا و خانومونای محترم واسش کامنت بزارن.
یه بابایی گفته:
سل المصانع رکبا تهیم فی‌الفلوات
تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی؟

شازده شرقی سه‌شنبه 28 فروردین 1386 ساعت 18:50

مبارک باشد !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد